جدول جو
جدول جو

معنی علی الجمله - جستجوی لغت در جدول جو

علی الجمله
خلاصه، به طور خلاصه، خلاصۀ کلام
تصویری از علی الجمله
تصویر علی الجمله
فرهنگ فارسی عمید
علی الجمله
(گُ دَ)
خلاصه. ملخص. باری: علی الجمله اندر عدد این عضله ها سخن مضطرب است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
سماع خوش و نغمۀ دلگشای
علی الجمله خوش باش و خوش دار جای.
نزار قهستانی
لغت نامه دهخدا
علی الجمله
سخن کوتاه به کوتاهی خلاصه. مخلص کلام: وعلی الجمله آنچه درین فترت بروی اهل اسلام آمد و بر سر امت گذشت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علی العجاله
تصویر علی العجاله
عجالتاً، فعلاً
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علی الله
تصویر علی الله
پناه بر خدا، بر خدا، در مقام استعاذه گفته می شود، هرچه باداباد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فی الجمله
تصویر فی الجمله
بالجمله، حاصل کلام، مجمل سخن، باری، کمی، قدری، اندکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علی الغفله
تصویر علی الغفله
غفلتاً، ناگاه، ناگهانی
فرهنگ فارسی عمید
(نُ / نِ / نَ دَ)
ناگهان. غفلهً. بی خبر. (ناظم الاطباء). غافل وار. برغفلت، گستاخانه. بی پروا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نِ گَ تَ)
عجالهً. فعلاً. بطور موقت. و رجوع به عجاله شود
لغت نامه دهخدا
(نِ / نَ دَ)
اقلاً. دست کم. حداقل. لااقل:
اگر تو درخور همت جهان خواهی گرفت ای شه
بجای هفت کشورهفتصد باشد علی القله.
فرخی سیستانی.
، بنابر جمع قله. مربوط بجمع قله
لغت نامه دهخدا
(هَِ دَ)
برخدا. بر خدای، در مقام استعاذه استعمال می کنند، یعنی پناه بر خدا. (ناظم الاطباء) :
علی اﷲ از بد دوران، علی اﷲ
تبرا از خدادوران، تبرا.
خاقانی.
، در مقام توکل بکار رود، یعنی توکل بر خدا. (ناظم الاطباء). بر خدای است. بطریق ضمان کرم، در تداول عوام، هرچه بادا باد، صاحب آنندراج آرد: ناله از ناله و فریاد و شور و غوغا، و ظاهراً مخفف ’توکلت علی اﷲ’ است. و با لفظ برآمدن و زدن و برفلک رساندن مستعمل است - انتهی. شور و غوغا و فریاد. (غیاث بنقل از رشیدی) :
شنیدم گر به شب دیوی زند راه
خروس خانه بردارد علی اﷲ.
نظامی.
ز فریاد خرمهرۀ گاودم
علی اﷲ برآمد ز رویینه خم.
نظامی (از آنندراج).
مرا اندیشه از روی تو چون ماه
رساند بر فلک هر شب علی اﷲ.
میرخسرو (از آنندراج).
- علی اﷲ گفتن، دل به دریا زدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از علی الغفله
تصویر علی الغفله
ناگاه ناگهان ناگاه ناگهان غفله: این طایفه برسرخانه او هجوم کردند
فرهنگ لغت هوشیار
تاکنون فعلا عجاله: درین جیگ قریب صد و ده غزل از غزلهای حافظ مندرج است که علی العجاله نسخه ای باین قدمت از این اندازه از غزلهای او وجود ندارد، موقتا بطور موقت
فرهنگ لغت هوشیار
دست کم دست کم لااقل حداقل: اگر تو درخور هنت جهان خواهی گرفت ای شه، بجای هفت کشور هفتصد باشد علی القله. (فرخی)، بنا بر جمع قله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فی الجمله
تصویر فی الجمله
حاصل کلام، مجمل سخن
فرهنگ لغت هوشیار
برخدا، درمقام استعاذه آید پناه بر خدا، بدادم برسید، برمن ستم است ازین رصد گاه ای داور دوران علی الله. (تحفه العراقین)، فریاد از دست، علی الله از بد دوران علی الله، تبر از خدا دوران تبرا، (خاقانی)، هرچه باد، باد، یا علی الله زدن، پناه برخدا بردن، یا علی الله زنان. در حال پناه بردنه بخدای: منم از تیره شب خویش علی الله زنان ای موذن تو کجا حی علای تو چه شد ک (حسن دهلوی) یاعلی الله گفتن، دل بدریا زدن، داد و فریاد، پناه بر خدا، مخفف توکلت علی الله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فی الجمله
تصویر فی الجمله
((فِ لْ جُ مْ لِ))
خلاصه، خلاصه کلام، اصل کلام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علی الله
تصویر علی الله
((~. لا))
پناه بر خدا، توکل به خدا، هرچه باداباد
فرهنگ فارسی معین